مدرسه روستايي و كلاس چندپايه
شايد براي همكاراني كه در مدارس روستايي و چند پايه تدريس نكرده باشند ، تدريس در يك كلاس چند پايه ، يك كلاس با چند پايه متفاوت كمي عجيب ، سخت و حتي غير ممكن به نظر برسد . من هم براي اولين بار كه به يك مدرسه در يك روستا رفتم كه خودم هم مدير بودم ، هم معاون ، هم خدمتگزار ، هم معلم و... نمي دانستم چه بكنم ! كلاسي با چهار پايه متفاوت ؛ 6 تا اولي 4 تا دومي 2 تا سومي 3تا پنجمي . كتابهاي درسي همان كتابهايي كه در كلاسهاي تك پايه تدريس مي شود و انتظارات آموزشي از دانش آموزان و معلم به همان ميزان ، زمان با احتساب يك روز تطيلي بيشتر نسبت به مدارس عادي تقريبا يكسان ، برنامه و ساعات هفتگي دروس مشابه ، و .....
اينكه چطوري برنامه كلاسي را تنظيم كنيم ، چطوري زمان تدريس را تنظيم كنيم كه در فاصله 40 دقيقه به همه پايه ها رسيدگي كنيم و ديگر موارد از مشكلاتي بود كه در وهله اول با آن روبرو بودم ؛ ولي بعد از مدتي تمام اينها مساله اي عادي شده بود و ديگر وحشناك به نظر نمي رسيد !
برخي از ويژگيهاي كلاسهاي چند پايه و روستايي در مقايسه با كلاس هاي تك پايه و شهري :
« زهرا نوري ( آموزشگاه فاطميه( :
در سال هاي اوايل خدمتم در پايه اول ، كلاس هاي دو زبانه ، ترك زبانه، سه دانش آموز داشتم كه به علت نگراني اظطراب مضاعفي كه علاوه بر ورود به محيط دور از خانه و پر تنش و پر حادثه اي وادر شده بودند از آنها خواسته ميشد كه فارسي صحبت كنند و اين براي آن ها سخت بود. و در مقابل واكنش هاي آن ها با رفتار هايي از قبيل خودداري از حرف زدن با معلم ، خودداري از حضور پاي تابلو و خودداري از نوشتن نمود پيدا مي كرد ومعلم را تحت فشار رواني قرار مي داد بطوريكه معلم در توانمند بودن خود در مسير انتخاب شغل دچار ترديد مي شد و ....»
از محسنات عمده تدريس در كلاسهاي چند پايه اين است كه با تمامي دروس در تمامي پايه ها آشنايي پيدا مي كنيد . يادم هست پس از اينكه از روستا و كلاسهاي چند پايه رهايي يافتم و به مدرسه شهري وارد شدم وقتي مدير مدرسه به من گفت : « چه پايه اي را تدريس مي كنيد ؟» در پاسخ گفتم : فرقي نمي كند . آسياب من همه چيز خرد مي كند ! و اين شايد مطلبي باشد كه همه نتوانند بيان كنند ! با تدريس معلم آنهم به مدت چندين سال در يك پايه با توجه به اينكه او در آن پايه تخصص پيدا مي كند و لي از تدريس در پايه هاي ديگر كمي احساس عجز مي نمايد و اين طبيعي به نظر مي رسد. در حاليكه اگر معلم شناختي از محتواي مطالب ارائه شده در پايه هاي ديگر داشته باشد ! بهتر مي تواند در پايه تخصصي خود ايفاي نقش نمايد ! اينكه بداند مطلبي كه امروز تدريس مي كند تا چه اندازه فراگيران در پايه هاي قبلي با آن آشنايي شده اند و اينكه در پايه بعد اين مطلب در كجا به دردشان مي خورد و چگونه ادامه مي يابد و ...
مطلب ديگري كه درخصوص مدارس روستايي به نظرم مي رسد اين است كه در منطقه اي كه در يكي از روستاهايش مشغول كار بودم چندين روستا وجود داشت كه مدارسش تك معلمي يا همان مدير آموزگار ي بود ، و جالب اينجا بود كه فاصله اين روستا ها از يكديگر بعضا به بيش از 500 متر هم نمي رسيد و لي به دليل مشكلات راه و بدي آب و هوا و نبود سرويس رفت آمد دانش آموزان اين امكان وجود نداشت كه دانش آموزان اين چند روستا در يكجا متمركز شوند تا از حالت چند پايه در آيند و داراي امكانات بيشتر از نظر معلم و مدير و غيره شوند و هم اينكه معلمان نيز كارشان راحتتر و از اينكه مجبور باشند به تنهايي در يك روستا بيتوته نمايند خلاصي يابند و ديگر اينكه اين كار هزينه ي كمتر براي آموزش و پروش را به دنبال داشت .
مطلب ديگر در مورد كتابها ي درسي است . همان كتابي كه در مدارس شهري تدريس مي شود در مدارس روستايي نيز تدريس مي شود و از آنجايي كه در ادامه تحصيلات بالاتر در مقطع دبيرستان ، كنكور و دانشگاه تفاوتي بين اينگونه دانش آموزان با ديگر دانش آموزان نيست . پس نمي توان براي دانش آموزان روستايي كتابهاي جداگانه اي تدوين كرد . ولي به نظر مي رسد كه اگر تدوين كتاب هاي روستايي و چند پايه به گونه اي باشد كه همان مطالب ولي به صورتيكه زمان كمتري براي تدريس و يادگيري مطالب بيشتر بصورت كار در كلاس با تمرينات بيشتر در كتاب به گونه اي كه كار معلم بيشتر كنترل و رفع مشكل باشد و از اين كه دانش آموز در زماني كه محور تدريس نيست چه بايد بكند مشكلي نداشته باشد و معلم راحتتر بتواند تعيين تكليف نمايد و به تدريس خود مشغول شود؛ يا اينكه از معلميار بيشتر و مفيد تر كمك بگيرد و در عين حال از كيفيت آموزش و يادگيري در مقايسه با مدارس عادي تفاوت چنداني وجود نداشته باشد . مثلا در درس رياضي تمرينهاي كار در كلاس بيشتر قرار داده شود . مخلص كلام اينكه كيفيت ارائه مطالب و تدوين كتاب مختص شرايط و امكانات محيطي و فرهنگي روستا ها باشد .
در اينجا مطالب مربوط به كلاسهاي چند پايه را به پايان برده و اضافه مي نمايم كه اين مطالب صرفا نظر و برداشت هاي شخصي من از تدريس در مدارس روستايي بوده و اينكه اين مطالب تا چه حد درست و مطابق واقع باشد ! به عهده خواننده گرامي كه در پي تحقيق و تجربه برآيد !